چای داغ
چای می نوشیدم ... یکباره دلتنگت شدم بغض کردم
واشک درچشمانم حلقه زد...همه باتعجب نگاهم کردند!
لبخندتلخی زدم وگفتم«چقدر داغ بود» . . . . ! ! !
نظرات شما عزیزان:
چای می نوشیدم ... یکباره دلتنگت شدم بغض کردم
واشک درچشمانم حلقه زد...همه باتعجب نگاهم کردند!
لبخندتلخی زدم وگفتم«چقدر داغ بود» . . . . ! ! !
نظرات شما عزیزان:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 68
بازدید هفته : 104
بازدید ماه : 113
بازدید کل : 2680
تعداد مطالب : 155
تعداد نظرات : 46
تعداد آنلاین : 1
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جادوی سکوت و آدرس jadosokot.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.